ممکن است همه زنگهای بهشت به صدا درآیند شاید همه پرندگان بهشت نغمه سر دهند چه بسا تمام چاههای روی زمین فوران کنند ممکن است تمام بادهای روی زمین، همه صداهای شیرین و دلپذیر را گردآورند، صداهایی که از آنچه تاکنون شنیدهاید شیرینتر است. دست چنگ، نغمه پرنده، صدای جنگل در غروب آفتاب، صدای دل انگیز آب چاه، و صدای وزش باد در هوای گرم و گرفته، اما هنوز یک چیز باقی است، اینکه صدای زنگ آن را پیش از این کسی نشنیده، کسی به راستی نمیداند که آیا تا به حال صدایی شیرینتر از آن شنیده شده است. صدایی که انسان امیدوار است پس از این در بهشت بشنود، آن صدای نیرومند، بلند و نرم و سبک را در صبحدم روشنایی وقتی روح لذت و دلخوشی، از خنده پاک و بیآلایش کودک موج میزند، تمام ارواح انسانی تحت تاثیر آن شاد میشوند. زنگهای طلایی با خوش آمد گویی غرش میکنند هرگز در گذشته چنین نوای مهربان و جسارت آمیزی نداشتهاند همچون دهانه نورانی طلا که در اینجا پیش از بهشت نغمه سرایی میکنند اگر آن پرنده تاج طلایی یک بلبل بود پس چرا چیزی که توسط انسان دیده و شنیده میشود نیمی از شیرینی خنده یک کودک هفت ساله را ندارد. چارلز سوین برن، شاعر انگلیسی عهد ویکتوریا که او را استاد آهنگ و رنگ کلمهها خواندهاند با توسل به هنر بی نظیرش، زیباترین صداهای طبیعی جهان را با صدای خنده مقایسه کرد و به این نتیجه رسید که همه آنها حتی نصف لطف و شیرینی خنده یک کودک را ندارند!!!