جزتو

نظر

        

 

                    تنها بودن قدرت میخواهد،


                                      و این قدرت را کسی به من داد،


                                 که روزی می گفت تنهایت نمی گذارم.......


نظر


مـــــن ؛
نـــبـــودنــــــتهرا تــــــابهمــی آورم !
رفــتـنــت راه، تـحمـــــلهمــی کنم !
فــــــرامــــــوشهشـــــدنـــــم را !!
بــــاور مــیهکــنــــم …
امـــــــــــــــــــا ؛
فــــــرامــــــوشهکردنــــــت ،
دیــگـــر کـــــارهمــــــنهنـــیـــســـت … !

.

.

.
خدایا :
مستجابهکنهدعایهمادری را کهههیچ آرزوئی
جز خوشبختیهوههیچ هدیه ایهجز عشقهو محبت
برای فرزندشهندارد …و شاید … فرزندههرگز نداند !

 


نظر

 

کـــــــــــاشکی صدای قلــــبت نبود صدای قلــــبم

نا خود آگاه این تیکه شعر اومد تو ذهنم

کاشــــــکی خبر نداشتــــــی دیوونــــــه ی نــــــگاتم

ولی گاهی اوقات بر عکس این موضوع هست

که میگی کاشکی خبر داشتــــــی دیوونه نگاتم

ولی آخرش میفهمی که فرقی نمیکرد خبر داشت یا نــــــــــــــــــه


نظر

 دلم امشب گرفته .. 
 گاهی وقتا انچنان دلم از خودم میگیره 
 که فقط دوست دارم نباشم !!
 زندگی با همه شیرینیاش برای منه تنها
 از زهر هم تلختر ه .
 و از مرگ هم ناگوارتر.
 تنهاییام رو با عشق لحظه ای دنیا عوض نمیکنم.
 دیگه به سوز دل عادت کردم
 دیگه به شکستن غرور عادت کردم
 دیگه به  رفتن به راههای تاریک عادت کردم.

 خدایا تورو به عدالتت قسم...........
 به تنهاییت قسم...........
 دیگه منتظرم نذار ............

  خدایا

 

 خودت خوب میدونی ازت چی میخوام
 خودت خوب میدونی که دل کوچیک من طاقت
 این همه غصه رو نداره.
 میدونم که میدونی تو این فصل به گرمای وجودت نیاز دارم.
 تویی تنها پناهگاه امن و همیشگی من
 خدایا فریادمو میشنوی؟
 ضجه زدنامو .. اشک ریختنامو میبینی؟
 اره من همون بنده شاد و خندون توام که به این روز افتاده
 می بینیییییییییییییییییییییی یی؟؟؟؟؟
 خواهش می کنممممممممممممم......
 تنهام نذار! 
 بهت احتیاج دارم


نظر


لحظه هایی هست که وقتی سخت دلگیری

دردت را در سینه ات فرو می ریزی تا آشکار نگردد

لحظه هایی هست که وقتی اشک در چشمانت حلقه زده،

بغض می کنی اما پشت لبخندی ساده پنهان خواهی کرد

لحظه هایی هست که وقتی دلت خیلی گرفته

و می خواهی درد دلت را فریاد بزنی از سنگینی بغضت نمی توانی

لحظه هایی هست که سخت،خسته می شوی

از دست کسانی که حرف هایت را نمی فهمند و باز چیزی نمی گویی

لحظه هایی هست که وقتی از تنهایی زمین گیر می شوی،

سرت را به دیوار تنهاییت می گذاری و باز هیچ نمی گویی

لحظه هایی هست که دلت می خواهد فریاد زنی

و خالی شوی از هر چه درد،ولی باز نمی توانی...

و

لحظه ایی که سخت تر از تمام لحظه هاست...

لحظه ای که عادت می کنی به هر چه درد و چه سخت لحظه ایست...


خدایا دلم از زمینت گرفته

خدایا دلم از نامهربونی ها گرفته

خدایا بذار بیام پیشت نفسم دیگه نمیاد توی این زمین

خدایا طاقت ندارم !بی مهری آدما داره خوردم می کنه!

کمکم کن

چقدر سخته هر کسی که دورت باشه فقط نقش بودن بازی کنه 
چقدر سخته که برای همه اضافی باشی
برای همه یه داستان تکراری باشی 
داستان کهنه قدیمی
چقدر سخته به همه دل ببندی ولی به اندازه ی یه دوست ساده هم براشون
نباشی
چقدر سخته بغض گلوتو فشار بده و تو فقط  دردشو انکار کنی 
چقدر سخته از ته قلبت بخوایی گریه کنی..اما اشکت مثل سنگ سفت باشه
خیلی سخته دنیا بهت پشت کنه و تو نتونی بگی:آهای بی معرفتا
منم هستم


نظر



میگن…خدا هست…عشق هست…امید هست…پس زندگی باید کرد.اما الان تو وضعیتی هستم که نه خدا را حس میکنم. نه عشقی دارم  و نه امیدی برای زیستن.تو رو به همون خدایی که دیگه امیدی برای موندن واسم نگذاشته قسمتتون

میدم که جوابمو بدید :(


بگین چرا خدا اینقدر بین بنده هاش فرق میذاره؟بعد هم اسمش و میذارن تفاوت نه تبعیض!چرا هر چی صداش میکنم جوابمو نمیده بعد هم میذارن پای مصلحت و…آخه یکی بگه مصلحت تا کی؟یا تا کی باید صبر کرد؟مگه تا کی تواین دنیای لعنتی هستیم که اینقدر برای یه خواسته باید التماس کنی مگه ما عمر نوح داریم یا صبر ایوب که خدا این طوری دست رد به سینه مون میزنه. الان من 36 سالمه ولی هر روز هزاران بارآرزوی مرگ میکنم که چرا و برای چی به دنیا امدم اصلا با آمدن من کدوم چرخه آفرینش کامل شده ؟

مگه نمیگن نا امیدی یکی از دامهای شیطان؟حالا من بنده, نا امید نا امیدم فکر میکنین تقصیر کیه ؟

تقصیر من ;منی که هیچ پناهی ندارم و تنها ماوا و ملجاام خداست و خدایی که دریغ از جوابی و نگاهیست به من…


نظر


خدایا خسته ام!

از غریبــه بــودن بیــن ِ این آدمـ ها

از بـے کسـے

از ایـــن کـه از جنـس ِ آدمـ های اطرافــم نیستــم

از اینکه همه تا میفهمــن از خودشــون نیستــم

رفتارشــون باهامـ عوض میشـه

خدایــا!

تو بـا مــن باش..

چگونه است حال من…

با غمـــ ها می سازمــــ…

باکنایه ها می سوزمــــــــــ…

به آدم هایی که مرا شکستند لبخند می زنمـــــــــ…

لبخندی تـــلخـــــــ….

خــــــــــداونــــــــــــــــــــدا…

می شود بگویی کجای این دنیـــــــــــــا جای من استــــــــ…

از تــــــــــــــو و دنـــیایی که آفـــــــــــریدی

فقط در اعماق زمینـــــ اندازه یه قـــــــبر

فقط یک قبـــــــــــــــر…

در دور تـــــــــــرین نقطه جــــــهانــــ می خــــــــــــواهمـــــــــ

خــــــــدایـــــا خــــــسته ام خــــــستهـــــــ…


نظر

 

 

این رو بدون که  

  

عشق فراموش کردن نیست بخشیدن است

 

 گوش کردن نیست درک کردن است 

دیدن نیست احساس کردن است  

   

جا زدن نیست صبر کردن است 

ترسیدن از تو نیست و پس ... دل تو سنگ هم که باشه هیچ مشکلی نیست 

آ خه من هنوز بت پرستم حالا خیالت راحت دیگه از تو نمی ترسم