سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جزتو

حالت خوبه بابای خوبم


؟چقدر دلم میخواست الان کنارت بودم و تو موهامون شونه می زدی


و با اون دست های نازت سنجاق به موهام می زدی .


کاشکی مثل اون وقتها بازم با همدیگه می رفتیم و بیرون و تو برامون همه چی می خریدی .


چقدر دلم میخواست که بازم مثل قدیما وقتی از سرکار می اومدی می دویدم و می اومدم


به استقبالت تا شیرینی و میوه ای که بهت سفارش کرده بودم


که برام بخری و بیاری رو از دستت بگیرم .


باباجون به خدا دلم واسه صدای قشنگ و چهره مهربونت تنگ شده


به خدا هر موقع که یادم می افته که شما دیگه پیش من نیستید دلم به اندازه دریا و آسمون غصه دار میشه .


 دلم واسه اون حرفهای شیرین و قصه های قشنگ دلدادگیت تنگ شده .


دلم واسه اون خنده های دلنشین و نگاه های پر رمز و رازت تنگ شده .


دلم واسه شنیدن صدای دسته کلیدت تنگ شده

. یادته آقایی همیشه به من می گفتی : دختر دردونم .

 

ولی نمی دونم چرا اون روز هم تو منو تنها گذاشتی  

شاید لیاقت پرواز نداشتم و بال های ضعیفم طاقت پرواز طولانی رو نداشت .


من هم همیشه دعا می کنم که هرچه زودتر واسه پریدن آماده بشم


چون تو این دنیا هیچ دلبستگی و علاقه ای به کسی ندارم و فکرم پیش شماست .


پس شما هم برام دعا کنید و از خدا بخواهید که به خاطر دل شکسته ام کمکم کنه ...


خدا جون

چرا ؟؟؟!!!


چرا گذاشتی تنها بمونم ..اگه میدونستی که چقدر به اونها محتاج بودم من رو هم با اونها می بردی پیش خودت 

 


شروع میکنم نامه رو بسم خدای که عاشق های دل شکسته رو آفرید  ،


و با اسم منجی عالم بشریت من می نویسم نامه رو برای دل تنگم ، دلم که


عمریه که داره میگیره بهونه ، میخواد دل بکنه از این زمونه، توی فانوس روشن شب



تار، واسه این دل سر گشته بی یار ، دیگه وقتشه بارون


بباره بریزه رو سر شب و ستاره شبهای انتظار شبهای دل تنگ که میزنه به شیشه دلم



سنگ ، ای تو هستی این دل شکسته ی من نای نفسهای


خسته من که جرعه ناز نگاتم پنجره ی روبه خنده هاتم دیونه اون عظمت و اسم آشناتم



، ای یروز گل میکنه غنچه رویا اگه پا بذاری رو فرش


چشمام می شینه رو سرم سایه دستات ، می پیچه تو دلم عطر نفس هات ،خدا کی میرسه لحظه دیدار با امامم،دل از خواب قفس کی میشه بیدار،


هنوز منتظرتم خسته و بی تاب ،که شب گم بشه تو خنده مهتاب ، غصه آوارگی بغض همیشه موندنی گرفته قلب آدما رو، یک درد نانوشتنی


،باید بیای مهدی باید بیای دیگه نمونده فرصتی، قصه مهربونی هات شده دوباره خط



خطی، یک لقمه نون ،یکم نفس، یک جای خواب ،



بس شده برای خیلی ها، یک آرزو مثل هوس ، رد سیاه بی کسی تو سرنوشت آدما،



دیگه نمونده طاقتی ، حضرت عاشق ها بیا، دیگه وقتی



نمونده مهدی جان بیا

کارت پستال درخواستی طراحان

گلی که خشکیدچیدن نداره من مال خشکی و تو مال آبی حالا این نامه رو بخون ،شاید دیگه خیلی دیر باشه ،هنوز یک



بغض با سکوت فریاد تو گلومه شاید از خودت بپرسی  کجام و در چه حالیم  برای دلخوشیت میگم  خوش باش



عزیزم  عالیم  اما حقیقت  اینکه بدون تو شکسته ام ، تو مرز زندگی بدون تو نشسته ام  شاید بپرسی از خودت  چی


شد

کجا رفته صدام  حق بهم بده که بعد از تو  نخوام با دنیا راه بیام ،شاید از خودت بپرسی  چی شد که بی نشون شدم  برای


دلکندن ازت یه نصفه جون شدم

kart postal rasme donya AloneBoy.com  کارت پستال “رسم دنیا بی وفایی یه”


نظر

tanhae.com 13715543141 آغوش خدا...

 

 

 

خدایا

 

سرده این پایین، از اون بالا تماشا کن

 

اگه میشه فقط گاهی بیا دست منو "ها" کن !

 

خدایا

 

سرده این پایین، ببین دستامو میلرزه،

 

دیگه حتی همه دنیا به این دوری نمی ارزه !

 

بگو گاهی که دلتنگم، از اون بالا میبینی

 

بگو گاهی که غمگینم، تو هم دلتنگ و غمگینی !

 

کسی اینجا نمیبینه، که دنیا زیر چشماته، یه عمر

 

یادمون رفته، زمین دار مکافاته !

 

خدایا

 

وقته برگشتن، یه کم یا من مدارا کن

 

شنیدم گرمه اغوشت

 

اگه میشه منم جا کن..!!


نظر







 رمضان است و من محتاج دعایم 

 زعمق دل دعایی کن برایم 

 اگر امشب به معشوقت رسیدی 

خدارا درمیان اشک دیدی 

 کمی هم نزد او یادی زما کن 

 کمی هم جای ما او را صداکن 

  بگو یارب فلانی روسیاهست 

 دو دستش خالی و غرق گناه است 

 بگو یا رب تویی دریای جوشان 

  در این شب رحمتت بر وی بنوشان 





رسول خدا (صلى الله علیه و آله) فرمود:

هو شهر اوله رحمة و اوسطه مغفرة و اخره عتق من النار؛

رمضان ماهى است که ابتدایش رحمت است و میانه‏اش مغفرت و پایانش آزادى از آتش جهنم

(بحار الانوار، ج 93، ص 342)