عاشق نبودی تو من عاشقت بودم درقبله گاه عشق بودی تو معبودم آرام واسوده در خواب خوش بودی یک لحظه من بی توهرگز نیاسودم من با نفس هایم نام توراخواندم کاش ای هوس بازم با تونمی ماندم روزی که میگفتی که من باتو میمانم روزی که دانستی من بی تو میمیرم روزی که با عشقت بستی به زنجیرم بازنده من بودم این بوده تقدیرم خوش باوری بودم پیش نگاه تو همدم پیش چشمان توماندم کلامی بینام عشق تو چون برگی دردست طوفان بود دل کندن ورفتن پیش تو اسان بود باور نمیکردم هرگز جدای را انقدر ای عشق .؟این بی وفایی را........................