چند روزیست میگویند شهید می آید.می گویند گمنام می آیند.از جنوب می آیند.گفته اند در فاو پیدا شده اند.در عملیات والفجرهشت،عملیاتی که رمز آن یا زهرا! بود.گمنام می آیند و می خواهند به جمع ما بپیوندند.
شهیدان گمنام سلام.این جا جای شماست.این باغچه و حوض خالی برای شماست . منتظر پر شدن از زلالی شماست.می خواهیم با شما باشیم.می خواهیم در کنار شما باشیم.میدانم خسته اید ولی غمتان نباشد ما هستیم...
جایی نوشته بود:شهداء شما چه کرده اید که امروز همه مردم ایران به احترام شما سر خم می کنند و برای بدرقه کردنتان سر از پا نمی شناسند و کاسه های پرآب نگاهشان را نذر آمدن شما می کنند.شما بگویید در تنهایی بیست وهفت ساله تان،در خلوت و نجواهای شبانه خود چگونه با خدایتان مناجات کردید که امروز مزارتان زیارتگاه اهل یقین می شود.تابوت های شهداء را که دیدم با خود فکر می کردم که اگر این تکه های استخوان لب باز می کردن از ما چه می پرسیدن!؟شاید میگفتن ما خون دادیم عزیزتریت متاع عمرمان را،بدن هایمان مدت ها در زمینهای گرم جنوب ماند،مادرانمان درچشم انتظاری ما پیر گشتند، شما چه کردید؟؟؟به قول جامانده ای از کاروان شهداء:رسالت امروز شهداء بیدار کردن ماست. بیدار شویم که لااقل اگر شمشیر زن امام حسین ع نیستیم،دشمن مقابل او نباشیم!!!جوابمان به ای شهیدان چیست؟چگونه شهید شویم؟چگونه میشود راه شهیدان را ادامه داد؟...