جزتو

نظر

برای زندگی کردن باید زنده بود

مرا  کشتن

قاتل من سکوتم بود

نا خواسته مرا به سوی چوبه دار کشاند

گفتند فریاد کن

سکوت کردم

گفتند فریاد کن بگو هر آنچه که می دانی

چشم فرو بستم

باید سکوت می کردم

اما برای چه کسی یا چه چیزی من نمی دانم

دیگران می دانند

وای از دست دیگران وای

سکوت تنها راه نجاتم بود

وتنها راه زیستنم

و تنها سکوت بود که مرا به هلاکت رساند

سکوت من چه ها کرد با من

سکوت من تنها راز من است

رازی برای زیستن برای مردن و سکوت این چنین مرا خاموش کرد

سکوت من . . .