جزتو

نظر

اینکه به زبونم بیان فقط از چشمام بیرون میریزن.

چقدر سخته تو دلت یه دنیا غم داشته باشی اما کسی نباشه ارومت کنه

 

چقدر سخته یکی تو زندیگت باشه همش بگه دوست دارم

چقدر سخته باحرفای عاشقونه و هزار قول و قرار دلتو خوش کنن اما اخرش

بزنن زیر همه چی انگار نه انگار که قبلن احساسی بوده دوس داشتنی بوده

چقد سخته به یکی وابسته بشی جوری که تمام زندگیت بشه اون

شبا به یاد اون بخوابی روزاو لحظه شماری کنی تاببینیش

اما اخرش به هزار بهونه ولت کنن

 چرا تو این دنیا کسی نیس که ادمو واقن دوس داشته باشه

چرا همش بلدن دل ادمو بشکنن ادمو له کنن

خسته شدم از حرف زدن با نگاه. از حرف زدن با ایما و اشاره