سلام صبح همگی بخیر:
خدایا از عشق امروز مان برای فرداهامان چیزی
کنار بگذار،برای آن روزی که فراموش می کنیم
عاشق بو ده ایم ،یم مشت ،اندازه ی یک لبخند
یک خاطره اندازه ی یک نگاه،تا دوباره بشکفد
تا دوباره ببارد و سیراب گرداند همه روح و قلب و جانمان را
شبی از پشت یک تنهایی نمناک و بارانی
تو را با لهجه گلهای نیلوفر صدا کردم
تمام شب برای با طراوت ماندن باغ قشتگ آرزوهایت
دعا کردم.........
هر دعایی ستاره ای خواهد داشت و در پهنه ی آسمان
خواهد نشست.بیا ستاره های هم را نظاره کنیم و بر
هر کدام آمین بگوئیم.
خود را به که بسپارم وقتی که دلم تنگ است
پیدا نکنم همدل دلهل همه از سنگ است
گویا مه در این وادی از عشق نشانی نیست
گر هست یکی عاشق آلوده به صد رنگ است
آرزوهاتو یادداشت کن و یکی یکی از خدا بخواه خدا یادش
نمیره ولی تو یادت میره که ،چیزی که امروز داری دیروز
آرزوشو کردی.
خدایا!
ذهنم پریشان است،قلبم بی قرار است،افکارم شوریده اند
و در ماند ه انم .پس رشته زندگی ام را به دست های
امن تو می سپارم آن گاه طوفان می خوابد....
زمردم دل بکن یاد خدا کن
خدا را وقت تنهایی صدا کن
در آن حالت که اشکت میچکد گرم
غنیمت دان و من را هم دعا کن.