خدایا اجازه هست ناصبوری کنم؟ به بزرگیت قسم از صبوری خسته ام... از فریادهایی که در گلویم خفه ماند و میماند... از اشک هایی که شبها تنها بالشم و تو شاهد آن هستید و از حرف هایی که زنده به گور گشت در گورستان دلم آسان نیست در پس خنده های مصنوعی گریه های دلت را ، در بی پناهیت در پشت هزاران دروغ پنهان کنی . . . آرزوی پــرواز دارم مرا اجابت نما ای تنهــاامیدم
|