دلـــَم گرفتــه...
از همــه بــی تفآوتــی هآ...
از همــه فــَرآموشی هآ...
از هَمه بــی اعتمــآدی هآ...
کــآش معلــمی بود و انشــــآیی مــی خوآســت...
"روزگــآر خود رآ چگونــه مــی گــُذرآنیـــــد؟؟؟"
چه سخت است ، تشییع عشق بر روی شانه های فراموشی و دل سپردن به قبرستان جدایی وقتی می دانی پنج شنبه ای نیست ، تا
رهگذری بر بی کسی ات فاتحه ای بخواند...