خداوند تعالی در سوره شریفه ص آیات17 تا 26 ذکری هم از ملک اعطایی به داوود(ع) کرده است که کوهها و پرندگان در محدوده حکومت او در تسخیر او بودند و این که حضرتش به داوود(ع) حکمت و فصلالخطاب(یعنی قضاوت و پایان مخاصمات) اعطا کرده است.
روزی دو مخاصم نزد داوود(ع) آمدند. یکی از آن دو نفر مدعی شد که برادرم 99 گوسفند دارد و من یک گوسفند و او اکیداً میخواهد این یک گوسفند مرا هم بگیرد. داوود(ع) آن فرد دیگر را محکوم کرد و گفت: شریکان بر یکدیگر ستم میکنند، مگر کسانی که اهل ایمان و عمل صالح باشند که آنها هم بسیار اندکند.
در این لحظه حضرت داوود(ع) دانست که با این ماجرا خداوند او را آزموده است، پس استغفار کرد و به عبادت و توبه پرداخت و خداوند تعالی هم از خطای او درگذشت. این آزمونی بود که خدای تعالی به واسطه دو فرشته که به هیئت دو انسان درآمدند برای او صورت داد. خطای حضرت داوود(ع) وفق آنچه از ائمه هدی منقول است و صاحب تفسیرالمیزان هم آن را نقل فرموده در این بوده است که او از شخص مقابل سؤالی نپرسید و او هم تماماً ساکت بود.
ایضاً از مدعی هم مطالبه شاهد نکرد و در امر قضاوت تعجیل نمود. این آزمون نوعی تربیت الهی برای داوود(ع) بود تا از راه عدل منحرف نگشته و همواره خوف خدایی که او را به آن منصب گمارده، در پیش چشم داشته باشد. در ادامه خداوند تعالی فرموده است:
ای داوود! ما تو را خلیفهای در زمین قرار دادیم، پس میان مردم به حق حکم کن و از هوای نفس پیروی مکن که از راه خداوند گمراه میشوی. برای آنان که از راه خدا گمراه شوند، عذاب شدیدی مقرر است به آن سبب که روز حساب را فراموش کردند.