سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جزتو

نظر

درماندگی را میشود امشب در نگاه من یافت. و میتوان تا صبح به ابن اندیشید که چرا مبهوتم. میتوان تا ابد به تمام تنم خیره شد و هیچ وقت نفهمید که این زخم ها چرا انقدر عمیق اند و من چرا انقدر صبورم.

امشب مثل هر شب نیست. امشب درد را در خودم میبینم و باید فریادی بزنم تا زنده بمانم. امشب صبور نیستم. پر از شکایتم. پر از گریه و انگار پر از غم. آه چقدر من بدبختم وقتی به آغوش تو نیازمندم و تو بی تفاوتی!

ای


تونل ها راست میگویند ؛ راه است ، حتی از دلِ سنگ!

" آنجا که راه نیست ، خداوند راه را می گشاید... "