گفتی(یگانه) یکشنبه 91/10/17 , 10:33 ع • یگانه جون • نظر گفتی که به احترام دل باران باش باران شدم و به روی گل باریدم گفتی که ببوس روی نیلوفر را، از عشق تو گونه های او بوسیدم گفتی که برای باغ دل پیچک باش ، بر یاسمن نگاه تو پیچیدم گفتی که برای لحظه ای دریا شو، دریا شدم و تو را به ساحل دیدم گفتی که بیا و لحظه ای مجنون باش ، مجنون شدم و ز دوریت نالیدم گفتی که بیا و از وفایت بگذر ، از لهجه ی بی وفاییت رنجیدم گفتم که بهانه ات برایم کافیست، معنای لطیف عشق را فهمیدم