در روزگاری که دروغ ساده و راستگویی سخت است
؛ در گذر از لحظه های که بوی فریب می دهند؛
هرچند به این زندگی سراسر نیرنگ عادت کرده ام اما این دل هیچ وقت
در خوشی های کاذب مرا همراهی نمی کند
و رنج حاصل از صداقت را به راحتی
ولی من خیلی به حرفهایش توجه نمی کنم!
گاهی احساس می کنم قسمتی از روحم گمشده که...
تـــو که راستگوترین مردمانی صداقت را برایم معنا کن.
؛ شاید شیرینی راستی در جانم نفوذ کرد... شاید...
و سنگینی معنای نامت بر سینه و کوهی شرمساری که مرا
و اندک نشانه ای از تـــو در من نیست...