پيام

جزتو
92/2/29

+ *متن از خودمه)دعا از ناله و فرياد دل است .. ناله دل از زخم و درد ..زخم ودرد از شکستن کوزه دل..آري کوزه دلت که شکست ، صداي شکستنش ، بيدار مي کند کبوتر خفته دعا را..و کوزه اي نمي شکند مگر به اراده خدا..و دعايي پر نمي گيرد مگر تير نگاهش بشکند کوزه دلت را...*

كيوان گيتي نژاد و 103/1/13

@};-

@};- عجب كبوتري !!! زيباترين صحنه ي حيات !!! @};-

ممنونم@};-

واقعاً كه تماشاييه اين كبوتر ! سير نميشه آدم از ديدنش :-/ يگانه خانم روحمان شاد شد :) انتخاب دلنشيني بود @};-

@};-

بسيار زيباست.. تصوير توليد خودتونه؟

ياد كبوترام افتادم :(

دعا خوبه ، حالا براي بند زدن دل شکسته ؟ يا ... ؟ شايد فقط دل نداشته باشيم ! مثلا عقل هم داريم و وقتي کم مي آورد دست به دعا مي شود ، حالا اون هم کبوتر نامه بر دارد ؟ يا ... ؟ خب تا آدم عاقل نشده باشد و ذعا نکرده باشد از کجا بدانيم ؟ شايد پيامک بفرستد ، شايدم پيام و مثلا با پيامرسان

بسم رب المهدي ... بسيار زيبا و احسنت به شما نويسنده هنرمند@};- @};- ... قلمتان استوار و پايدار در راه و رکاب حضرت حجّت مهدي عليه السلام ... التماس دعا ... ياعلي مدد ..

خداجونم ازت ميخام به حق دل هاي شکسته به حق مظلوميت ادماي مظلوم و زجر کشيده به حق نام هاي زيبايت به حق پنج تن ال عبا قسمت ميدم شادي و زندگي قشنگ همه ادما مخصوصا ملت ايران رو هرچه سريعنر دوباره بهشون برگردون.خدا ازت ميخام زندگي همه رو راستو ريست کني.مريضامونو شفا بده لبامونو بخندون دراي بسته رو باز کن چرخ هممونم به دست پربرکتت خودت بچرخون خدا جون

خيلي زيبا بود انشاالله قمتان هميشه رنگين باشد@};-

*خدايا،... بشکن سبوي دل را... شکستني از جنس دعا... با آرامشي از جنس خودت.... برهانم، از آنچه که خواهي، برسانم بر سر هر کوي که خواهي.*

ممنونم ازتون

بسيار زيبا بود.موفق باشيد.@};-

ممنونم@};-

فيد خيلي زيبايي بود............20 @};-

قشنگ

@};-

خدايا سلام کيوانم همون گيتي نژاد حيدري 15 سال پيش هنوز همون ايمان که جاي تنبيه داره چون ثابته و همون باور اما عاشقانه تر که بد نيست اما تعريف نداره و همون عشق و همون عاشقي به زبان امروزي به صلابت ديروزي به قوام هميشگي و به تسلاي دل شکسته مادرم و به شفقت روي پدرم و به کيمياي برادرم و به اصالت و بصيرت برادرانم خصوصا ميثم معلم کوچکم سال نوتون مبارک

و يکي رو از قلم انداختم که از روي شايد کم لطفي ام يکي نه بلکه يکي که خيلي برام عزيزه و روزي که اولين بار با اون زبان تلخ خودم اذيت کردم و عجب ابلهي بودم فکر نمي کردم يک روز اينقدر درگير بودن ماندن ماندن تا ماندنش شوم استادم و معلم بي رحم اما خوش قلب و عزيزم فقط ببخش که قدرت رو خوب ندونستم نبودم انتظارت ولي سعي کردم کيوان بمونم نشد که برآن معجزه کنم چون قابل اين حرفا نبودم شايد روزي آره که عزيزي