چو عنبر برشکست صبا زلف انبر افشانش
به هر شکسته که پيوست تازه شد جانش
خدايا نميخواي بياي وسط
اگرچه وسط هستي
نه تو کارگرداني
خدايا به فکر آدماي اين قصه هم باش..