دلم تو را ميخواهد
که ميفهمي مرا از نگاهم
و ميخواني مرا از سکوتم
که در آغوش کشي تمام خستگي و تنهاييام را
و با يک نگاه آرامم کني
وبا يک لبخند شادم
آغوش تو خود آرمشگه تمام دردهاي من است
که درد من، نبودن با توست