جزتو
کوچه ای با بوی باران.
لحظه های شیرین مناجات با تو.
عاشق لحظه های با تو بودنم.
امروز با کوله بار جدایی یک بار دیگر خودم را به آدرس تو رساندم.
اما تو را پیدا نکردم.
کجایی لای آن شب بو ها، لای آن کاج بلند؟
بیا.
دلم تو را می خواهد.
کجایی ای مونس تنهایی های من.
لحظه ای خودت را به من نشان ده!
دوست دارم ای خدا
دوستت دارم.
در این کوچه پس کوچه های تنهایی ام.
آنقدر به دنبال تو می گردم
تا توای بهترین
پیدایت کنم.
و اسم آن کوچه را در تنهایی خود یک بار دیگر یادداشت می کنم.
روزی فرا خواهد رسید که شیطان فریاد میزند ، آدمی پیدا کنید سجده خواهم کرد
دنیای بدی شده
دنیایی که توش پررویی یک هنره
دنیایی که توش هر کس زیر آب زنی رو بلد نباشه بهش میگن ساده
دنیایی که به هر کس خوبی میکنی باید خیلی زود منتظر بدیش باشی
دنیابی که آدمها اصلا نمیدونن انسانیت و مهر و محبت چیه
دنیایی که هر چی بی رحم تر باشی بهت میگن زرنگ تره
دنیای کثیفی که فقط و فقط هر کس به خودش فکر میکنه
دنیایی که آدم هاش فقط نقاب آدم رو دارن
یکی از دانشجویان دکتر حسابی به ایشان گفت :
شما سه ترم است که مرا از این درس می اندازید. من که نمی خواهم موشک هوا کنم . می خواهم در روستایمان معلم شوم.
.
.
.
دکتر جواب داد : تو اگر نخواهی موشک هواکنی و فقط بخواهی معلم شوی قبول ، ولی تو نمی توانی به من تضمین بدهی که یکی از شاگردان تو در روستا ، نخواهد موشک هوا کند
تموم روز رو کار می کنیم و آخرشم از زمین و زمان شاکی هستیم که از زندگی خیری ندیدیم.
شما رو به خدا تا حالا از خودتون پرسیدید:
قیمت یه روز بارونی چنده؟
یه بعدازظهر دلنشین آفتابی رو چند میخری؟
حاضری برای بوکردن یه بنفشه وحشی توی یه صبح بهاری یه اسکناس درشت بدی؟
پوستر تمامرخ ماه قیمتش چنده؟