سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جزتو

  

  

  

من یه قطره تویه دریامن یه ذره تویه دنیا

  

تویه شعرباشکوهی من یه نقطه ازالفبا

 

 

اگه گستاخی نباش تورومال خودبدونم

 

شبهای بی کسیموباتوبه صبح برسونم

 

فکردیدن نگاهت مثل رویاهای دوره

 

توکدوم شهرکه انگارهمه راه هاش بی عبوره

 

اگه قابلم بدونی باتوموندنی ترینم

 

باتوسبزم امابی تویه درخت بی زمینم

 

ای همیشگی ترینم میخوام عاشق توباشم

 

میخوام ازتوجون بگیرم اگه لایق توباشم


 

بهار-بیست دات کام   تصاویر زیبا سازی وبلاگ    www.bahar22.comاز من نپرس چقدر دوستت دارمبهار-بیست دات کام   تصاویر زیبا سازی وبلاگ    www.bahar22.com

  

اینجا در قلب من حد و مرزی برای حضور تو نیست

  

به من نگو که چگونه بی تو زیستن را تمرین کنم

 

مگر ماهی بیرون از آب میتواند نفس بکشد

 

بهار-بیست دات کام   تصاویر زیبا سازی وبلاگ    www.bahar22.comمگر می شود هوا را از زندگیم برداری و من زنده بمانمبهار-بیست دات کام   تصاویر زیبا سازی وبلاگ    www.bahar22.com

 

بگو معنی تمرین چیست ؟

 

بریدن از چه چیز را تمرین کنم ؟

 

بریدن از خودم را ؟

 

مگر همیشه نگفتم که تو هم پاره ای از تن منی ...

 

از من نپرس که اشکهایم را برای چه به پروانه ها هدیه می دهم

 

بهار-بیست دات کام   تصاویر زیبا سازی وبلاگ    www.bahar22.comهمه می دانند که دوری تو روحم را می آزاردبهار-بیست دات کام   تصاویر زیبا سازی وبلاگ    www.bahar22.com

 

تو خود پروانه ها را به من سپردی که میهمان لحظه های بی کسی ام باشند

 

نگاهت را از چشمم برندار مرا از من نگیر ...

 

هوای سرد اینجا رو دوست ندارم

 

بهار-بیست دات کام   تصاویر زیبا سازی وبلاگ    www.bahar22.comمرا عاشقانه در آغوش بگیر که سخت تنهامبهار-بیست دات کام   تصاویر زیبا سازی وبلاگ    www.bahar22.com


تصاویر زیباسازی ، کد موسیقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نویسان ، تصاویر یاهو ، پیچک دات نت www.pichak.net تصاویر زیباسازی ، کد موسیقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نویسان ، تصاویر یاهو ، پیچک دات نت www.pichak.net تصاویر زیباسازی ، کد موسیقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نویسان ، تصاویر یاهو ، پیچک دات نت www.pichak.net

 

تو را به همان بهانه ها که میخواهند ازدلم جدایت کنند برگرد

 

برگرد و چشمانت را به چشمانم باز گردان

نگذار پس از این قهقهه خنده ام در هق هق گریه ام بی صدا گردد

نگذار با رفتنت پرستوهای امید از دیارم کوچ کنند

خودت خوب میدانی که اگر بروی

قناری های زندگی ام بجای آواز عشق

آوای سوگ و ماتم سر خواهند داد پس برگرد

همچون پرستوان عاشق دربهار

تصاویر زیباسازی ، کد موسیقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نویسان ، تصاویر یاهو ، پیچک دات نت www.pichak.net  تصاویر زیباسازی ، کد موسیقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نویسان ، تصاویر یاهو ، پیچک دات نت www.pichak.netتصاویر زیباسازی ، کد موسیقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نویسان ، تصاویر یاهو ، پیچک دات نت www.pichak.net


دلیل عاشقی

میدونستم نمیمونی اما باز به پات نشستم

میدونستم تو میدونی چشمامو رو همه بستم

حالا نیستی تا ببینی از همه دنیا گذشتم

دیگه از همه بریدم عزیزم خسته خستم

ساده بردی از تو یادت اون همه خاطره هارو

گفتی که با من میمونی تو قسم خوردی خدا رو

کاشکی بودی تا ببینی زجه های شب و روزم

کاشکی بودی تا ببینی گریه هام و حال و روزم

مینویسم دو سه خطی تا تو رو روزی ببینم

تو هوای غربت تو من مسافرم که میرم

دلم خوش بود کنار تو نمیدونی چه دلگیرم

همه دنیای من بودی میدونی بی تو میمیرم

چه بیرحمی که دل کندی بگو که گناه من چی بود

خیال کردم که میمونی ولی که افسوس تو رفتی زود

دلیل عاشقیت چی بود تموم حرف من این بود

fj2yt0wd1zwicxk2m8e4.jpg


کاشکی میشد

کاشکی میشد بهت بگم چقد صـداتو دوسـت دارم
چقد مثله بچگی هام لالایی هـاتو دوسـت دارم
سادگی هاتو دوست دارم خستگی هاتو دوسـت دارم
چادر نماز زیر لب خدا خداتو دوسـت دارم
کاشکی رو طاقچــه ی دلت آیـنه و شمعـدون میشدم
تو دشت ابری چشات یه قطره بارون می شسـتدم
کاشکـی می شد یه دشـته گل برات لالایی بخونم
یه آسمون نرگـس و یاس تو باغ دستات بشونم
بخواب که میخوام تو چشات ستاره هامو بشمرم
پیشم بمون که تا ابد دنیا رو با تو دوست دارم
دنیا اگه خوب اگه بد با تو برام دیدنیه
باغ گل های اطلسی با تو برام چیدنیه

jl6jwz834wb3j4tqfkjr.jpg


 

هر جای دنیایی دلم اونجاس

هر جای دنیایی دلم اونجاس

من کعبمو دور تو می سازم

من پشت کردم به همه دنیا

تا رو به تو سجاده بندازم

هر روز حسم تازه تر میشه

غرق تو میشم بلکه دریا شم

بیزام از این که تمام عمر از روی عادت عاشقت باشم

گاهی پرستیدن عبادت نیست

با این که سر رو مهر میذاری

گاهی برای دیدن عشقت باید سر از رو مهر برداری

یک عمر هر دردی به من دادی

حس میکنم عین نیازم بود

جایی که افتادم به پای تو زیبا ترین جای نمازم بود

هر جای دنیایی دلم اونجاس

من کعبمو دور تو می سازم

من پشت کردم به همه دنیا

تا رو به تو سجاده بندازم

 

cz9ypq3cremjwpe144m4.jpg


نظر

برای تویی

برای تویی که تنهایی هایم پر از یاد توست
برای تویی که قلبم منزلگه عـــشـــق توست
برای تویی که احسا سم از آن وجود نازنین توست
برای تویی که تمام هستی ام در عشق تو غرق شد
برای تویی که چشمانم همیشه به راه تو دوخته است
برای تویی که مرا مجذوب قلب ناز و احساس پاک خود کردی
برای تویی که وجودم را محو وجود نازنین خود کردی
برای تویی که هر لحظه دوری ات برایم مثل یک قرن است
برای تویی که سـکوتـت سخت ترین شکنجه من است
برای تویی که قلبت پـا ک است
برای تویی که در عشق ، قـلبت چه بی باک است
برای تویی که عـشقت معنای بودنم است
برای تویی که غمهایت معنای سوختنم است
برای تویی که آرزوهایت آرزویم است

vaqqvb46rj7io01a647t.jpg


نظر

برای تویی

برای تویی که تنهایی هایم پر از یاد توست
برای تویی که قلبم منزلگه عـــشـــق توست
برای تویی که احسا سم از آن وجود نازنین توست
برای تویی که تمام هستی ام در عشق تو غرق شد
برای تویی که چشمانم همیشه به راه تو دوخته است
برای تویی که مرا مجذوب قلب ناز و احساس پاک خود کردی
برای تویی که وجودم را محو وجود نازنین خود کردی
برای تویی که هر لحظه دوری ات برایم مثل یک قرن است
برای تویی که سـکوتـت سخت ترین شکنجه من است
برای تویی که قلبت پـا ک است
برای تویی که در عشق ، قـلبت چه بی باک است
برای تویی که عـشقت معنای بودنم است
برای تویی که غمهایت معنای سوختنم است
برای تویی که آرزوهایت آرزویم است

vaqqvb46rj7io01a647t.jpg


نظر

داستان دوستی و محبت

دو دوست با پای پیاده از جاده ای در بیابان عبور می کردند

بین راه سر موضوعی اختلاف پیدا کردند و به مشاجره پرداختند

یکی از آنها از سر خشم بر چهره دیگری سیلی زد!

دوستی که سیلی خورده بود سخت آزرده شد

ولی بدون آن که چیزی بگوید روی شن های بیابان نوشت :

امروز بهترین دوست من بر چهره ام سیلی زد . . .

آن دو کنار یکدیگر به راه خود ادامه دادند به یک آبادی رسیدند

تصمیم گرفتند قدری آنجا بمانند و کنار برکه آب استراحت کنند

ناگهان شخصی که سیلی خورده بود لغزید و در برکه افتاد

نزدیک بود غرق شود که دوستش به کمکش شتافت

و او را نجات داد بعد از آن که از غرق شدن نجات یافت

بر روی صخره ای سنگی این جمله را حک کرد:

امروز بهترین دوستم جان مرا نجات داد . . .

دوستش با تعجب از او پرسید:بعد از آن که من با سیلی تو را آزردم

تو آن جمله را روی شن های صحرا نوشتی

ولی حالا این جمله را روی صخره حک می کنی ؟

دیگری لبخندی زد و گفت: وقتی کسی ما را آزار می دهد

باید روی شن های صحرا بنویسیم تا باد های بخشش آن را پاک کنند

ولی وقتی کسی محبتی در حق ما می کند

باید آن را روی سنگی حک کنیم

تا هیچ بادی نتواند آن را از یادها ببرد . . .

2oahxs7p9qnpz5wajsv.jpg


نظر

روزها، وقتی سجاده ات را پهن می کنی، به آسمان خیره می شوی تا منتظر کمر خمیده و نورانی ماه شوی، کتاب دعایت را ورق می زنی و می بینی که جای جای آن رحمت خداوند گسترانیده شده است. خداوند به تو می گوید گناهانت را می آمرزم، اگر چه به تعداد قطرات باران و برگ درختان و کف دریاها باشد.

جای دیگر، تو را صدا می زند و بشارت می دهد که نجات یافتی؛ از هر شدت و سختی. گویی این جواب همان نمازیست که خواندی.

آری، رمضان، لحظه لحظه اش رحمت خداوند است.


به خدا قسم، خداوند از مردم جز دو خصلت و خوی نخواسته: به نعمت ها اعتراف کنند که برای ایشان می افزاید، و به گناهان اقرار نمایند که آنها را می آمرزد. " حضرت امام محمد باقر(ع)"

خدایا! گناهان روزمره ی مرا ببخش.

بار خدایا! از کارهایی که کرده ام به تو پناه می برم از جمله:

1. از این که حسد کردم.

2. از این که تظاهر به دانستنی کردم در حالی که اصلا نمی دانستم.

3. از این که زیبایی قلمم را به رخ کسی کشیدم.

4. از این که شکمم سیر بود و یاد گرسنگان  نبودم.

5. از این که مالی را که به تو تعلق داشت، از آن خودم حساب کردم.

6. از این که مرگ را فراموش کردم.

7. از این که قاه قاه خندیدم و سختی آخرت را فراموش کردم.

8. از این که در راهت سستی و تنبلی کردم.

9. از این که عفت زبانم را به لغات بیهوده آلودم.

10. از این که برای دوستم آرزوی کفر کردم که ایمانم نمایان تر شود.

11. از این که به کسی دروغ گفتم، در صورتی که آن جا حق این بوده است که راست بگویم.

12. از این که منتظر بودم تا دیگران به من سلام کنند.

13. از این که دیگران را به کسی خنداندم، غافل از آن که خود خنده دار تر از همه هستم.

14. از این که چشمم گاه به ناپاکی آلوده شد.

15. از این که زبانم گفت بفرمایید؛ ولی دلم گفت نفرمایید.

16. از این که منتظر تعریف و تمجید دیگران بودم، غافل از این که تو بهتر از دیگران می نویسی و با حافظه تری.

17. از این که غیبت دوستم را کردند و من از ته قلب خوشحال شدم.

18. از این که شکر نعمت را به جا نیاوردم و دلم می خواست کاش زیباتر و غنی تر بودم.

19. از این که نمازم را بی معنی خواندم و حواسم جای دیگری بود، در نتیجه دچار شک در نماز شدم.

20. از این که فراموش کردم باید خداگونه شوم، بلکه دوست داشتم کاری بکنم که شبیه دیگری بشوم.

21. از این که "شاید امروز آخرین روز عمر من باشد " را در کارهایم دخالت ندادم.

22. از این که حجاب چشم، گوش، دست و پا و دل را فراموش کردم.

23. از این که روزه خواری کردم.

24. از این که حرفی را به کنایه یا طعنه و یا زخم زبان زدم.

25. از این که برای کسی از روی کینه، دعای بد یا نفرین کردم.

26. از این که از هنر یا استعداد "فی سبیل الله " استفاده نکردم.

27. از این که مقامی به دست آوردم و دامنگیر غرور شدم.

28. از این که تعهد کردم که مواظب اعمالم باشم، ولی نشدم.

29. از این که در سختی ها ابتدا به مادیات متوسل شدم نه به "خدا "

30. از این که چیزی بلد نبودم و از سوال کردن آن عار داشتم.

"گناهان (مانند) درد و بیماری اند و دوای آنها طلب آمرزش از خداست و شفا و بهبودی موقعی است که دیگر به سوی گناه بازگشت نشود."   امام علی (ع)